مورخ 1364/11/20
مناجات شهید سید عبدالمحمد تقوی دو روز قبل از شهادت
اکنون همه مهیا گشتهاند، هر کسی تفنگ خود را برداشت است و بندهای کفشهایش را محکم بسته است. بچهها همدیگر را در آغوش میگیرند و بروی هم بوسه میزنند، از یکدیگر التماس دعا دارند، گویا همه چیز را فراموش کردهاند. از هر چیزی رمیدهاند، به شوق وصال پرواز میکنند. نمیدانم این چه نیرویی است؟! چه خونی است که در وجود آنان به جوشش است که ایشان را این چنین بیسروپا کرده است، نور خدا از دیدگان آنها به بیرون میتابد؛ گویا خورشید در صورت آنها فرونشسته است. خدایا این چه نیرویی است؟! چه جوش و خروشی است؟! نمیدانم قلب آنها از کجا خون میگیرد و به این بدن میدهد… تنها جوابی که برایم باقی مانده این است که بگویم خون عاشورا است که در قلب آنها جمع شده و در بدنشان جریان دارد