عبدالمحمد چشم و چراغ خانه ام بود ،او نوری بود که خدا به من هدیه داد، وجودش در خانه و مسجد و محله و روستا و شهر و اطراف..نور الهی بود ،از همون کودکی فهمیدم که او عمرش به این دنیا نیست ، با وجودی که خودم را از قبل برا رفتنش آماده کرده بودم ولی بعد از شهادتش کمرم شکست که در واقع دنیای من هم تموم شد، پسرم منصور که دنیای پر جنب و جوش خودش را داشت هم تحمل دوری او را نداشت هر چند خودش همیشه تو جبهه بود ولی بعد از شهادت برادرش فقط یکبار برا مدتی از جبهه مرخصی گرفت اون هم چون خواب عبدالمحمد را می بیند که او ازش خواست برگرده پیش خانواده ، که منصور بعد از مدتی کوتاه مجددا به جبهه بر می گردد و از جبهه دیگه برنگشت تا اینکه شهید شد…..
از مرحوم میر محمد یوسف پدر شهید تقوی که مدتی کوتاه بعد از شهادت فرزند دومش شهید سید منصور، دار فانی را وداع گفت.
روحش شاد
درباره شهید سید عبدالمحمد تقوی
شهید سیدعبدالمحمد تقوی نویسنده و اندیشمند جوان، متفکر، محقق و معلم اخلاق که در سال ۱۳۴۲ در شهر سوق دیده به جهان گشود. او شاگرد مکتب امام بود و با پیروزی انقلاب، توان علمی و قدرت سخنوری اش اوج گرفت تا جایی که در رشتههای الهیات و معارف اسلامی، اندیشمندی ژرفاندیش و محققی دقیق و عالمی سخنور شد. او تا سال ۱۳۵۹ با تشکیل مجامع و حلقه های فکری و کانون های فرهنگی از جمله کانون اسلامی رشد، از مبانی انقلاب اسلامی در برابر حملات فکری جریانات ضد انقلاب با تولید فکر و اندیشه، روشنگری و دفاع کرد.