معمولا می گویند آدم وقتی خوشحال و بشاش است ، که مشکلی نداشته باشد،اما اینجا دریای مشکلات است، جنگ است، گلوله است، آتش است دشمن است و بی رحمی و بی عاطفگی ، ولی برادر همرزم من بگونه ای دیگر است، او در این میدان اسوه صبر است ، او غواص این دریای مشکلات است ، او آنگونه به استقبال می رود که گویا می خواهد هدیه خدا را تحویل گیرد ، گویا می خواهد لطف حق را بپذیرید، او چنان خندان است که گویا می خواهد نعمت خدا را دریابد ، معمولا خنده ها حکایت از آسایش دارند ، ولی اینجا برادر من در برابر سختیها خندان است ، چهره برادر من معلم است ، چیزی نمی گوید اما درسم می دهد ، برایم اسوه است . آری برادر همرزم من دلی مطمئن شده با یاد خدا دارد . از غیر خدا ترس ندارد ، ندیدم هیچ حادثه ای او را تکان دهد، چهره او حکایت از قوت و اطمینان قلب می کند ، او در برابر خدا ، چنان قوتی می گیرد ، که غیر خدا توان به لرزه در آوردن او را ندارد. برادر من بلا را نعمت و سختی را وسیله کمال می داند . در این راه پایش آبله داشت ولی زبانش شاکر و وجودش صابر است . او شکر گزار است.
درباره شهید سید عبدالمحمد تقوی
شهید سیدعبدالمحمد تقوی نویسنده و اندیشمند جوان، متفکر، محقق و معلم اخلاق که در سال ۱۳۴۲ در شهر سوق دیده به جهان گشود. او شاگرد مکتب امام بود و با پیروزی انقلاب، توان علمی و قدرت سخنوری اش اوج گرفت تا جایی که در رشتههای الهیات و معارف اسلامی، اندیشمندی ژرفاندیش و محققی دقیق و عالمی سخنور شد. او تا سال ۱۳۵۹ با تشکیل مجامع و حلقه های فکری و کانون های فرهنگی از جمله کانون اسلامی رشد، از مبانی انقلاب اسلامی در برابر حملات فکری جریانات ضد انقلاب با تولید فکر و اندیشه، روشنگری و دفاع کرد.