روای سردار حاج محمد ارشادی نیک از خط شکنان لشکر ۱۹ فجر فارس و کهگیلویه و بویراحمد در عملیات والفجر-۸ در سال ۱۳۶۴

سلام. تابستان سال ۶۲ در لشکر فجر درخط زبیدات بودیم. فرمانده گردان سردارعزیز وشجاع جناب اقای ذکاوت بودند.جوانی با لباس شخصی ازعقیدتی لشکر به گردان می آمد و کلاس عقیدتی وتفسیرقرآن درخط برگزارمیکرد وقتی به گروهان ما می آمد زیر پلی که درخط بود نیروها را جمع میکردیم و ایشان کلاس را برگزارمیکرد فوق العاده مسلط وباسواد و خوش صحبت بودچند روز که گذشت فهمیدیم که ایشان اهل دهدشت و اسمش سیدعبدالمحمدتقوی هستند این کلاسها باعث اولین آشنایی من با ایشان شد . ولی بین او و محمدتقی عمرانی از اولین روزهای آشنایی دوستی وانس و الفت زیادی ایجادشد . قبل ازکلاس با عمرانی بود وبعدازکلاس هم ساعتی با هم گفتگومیکردند عکسی که باهم گرفته بودندازسال ۶۲ بر دیوار منزل عمرانی نصب بود . این دو نفرعلیرغم اینکه خیلی به هم علاقه داشتند ولی هیچ وقت در یک واحد یا یک گردان خدمت نکردند . سال ۶۴ درعملیات والفجر۸ عمرانی معاون گردان یدالله بود و سیدعبدالمحمد تقوی در گردان سیف الله خدمت میکرد . صبح عملیات وقتی مقاومت دشمن در روی جاده پایگاه موشکی زیادشده بود و گلوله های ضد هوایی دشمن همه جاده پایگاه موشکی را زیرآتش گرفته بود . شهید محمدتقی عمرانی درجلوگردان ازبقیه جداشده و با ارپی جی شلیک میکرد و جلو میرفت و نهایتا مورد اصابت گلوله تیربارگرینف دشمن قرارگرفت و به شهادت رسید. چند نفراز نیروهای گردان سیف الله مثل حسین رزمنده و…..به سمت گردان یدالله امده و با جسارت و شجاعت زیادی بادشمن درگیر شدند . وقتی خواستند جنازه مطهرسردار شهید محمد تقی عمرانی را به عقب منتقل کنند متوجه جنازه شهیدبزرگوار سید عبدالمحمدتقوی شدند که درکنار ایشان و باگلوله یک تیربارچی به شهادت رسیده بودند ، خواست خدا بود که این دو مومن و دو مجاهد فی سبیل الله و دوست و رفیق شفیق درکنار هم به سوی اعلی علیین پروازکنند .
محمد ارشادی نیک